سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخنی از سخنان حکمت که مرد مؤمن می شنودـ و به آن عمل کند یا آن را بیاموزد ـ بهتر از عبادت یک سال است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
جمعه 88 شهریور 27 , ساعت 11:10 عصر

 

 

علی علیه السلام الگوی مصرف و ساده زیستی

 

 

 

 

وسایل زندگی حضرت علی (ع)

- چه شد ((سوید))؟ چرا سر در گریبان داری؟

- از خانه علی می آیم؟ به خدا سوگند او را دیدم در حالیکه بر روی حصیری ساده و کوچک نشسته بود. به او گفتم: بیت المال در دست توست و من چیزی از آن در خانه ات نمی بینم؟! فرمود:

اثاثیه این خانه را به خانه دیگر انتقال داده ایم و به زودی به آنجا کوچ خواهیم کرد. این اثاث را هم پس از مرگ نمی توان به همراه برد.

- به خدا سوگند ، به یاد دارم که روزی گفت :

با این جامه ها به سرزمین شما آمدم و باروبنه ام همین است که می بینید.

اکنون اگر از بلاد شما ، با  چیزی جز آنچه با آن آمده بودم ، بیرون روم،‌از خیانتکاران خواهم بود.

آری زندگی امام (ع) بسیار ساده و به دور از وسایل و ابزار فراوان و زرق و برق بود. او دشمن تصنع بود. درعین حال همان ابزار اندک، پاک، نظیف و آراسته بود. حتی مرکب سواری امام هم در زمانه خودش ساده ترین حالت ممکن بود، قاطری به نام دلدل.

از متاع دنیا تنها بخشی از ابزار را داشت که برای زندگی او بسیار ضروری به نظر می آمدند.

 

لباس و کفش علی (ع)

روزی او را بر منبردیدم که در حال صحبت، لباسش را تکان میداد. بعدها از وی پرسیدم که دلیل این کار چه بود؟

پاسخ داد که فقط همین یک لباس را در اختیار داشته است و چون آن را شسته و در حال خیس در بر کرده بود تکان می داده تا زودتر خشک شود.

او در لباس هم بسیار قانع بود. به لباسهای گوناگون و رنگارنگ بی توجه بود. لباس و کفش ساده ای داشت که خود می شست و خود وصله می زد.

غذای علی (ع)

- جالب است که او، درغذا خوردن هم بر هوس خود صبور بود و همیشه هم به غذایی ساده و حداقل بسنده می کرد. روزی از جلوی قصابی می گذشت. قصاب به ایشان پیشنهاد کرد از این گوشت بخرید. امام فرمود: پول همراه ندارم. قصاب گفت: نسیه می دهم. امام فرمودند:

برخوردن گوشت صبر می کنم و نسیه نمی خرم.

امام بر غذا صابر بود و هرگز در یک وعده دو خورشت مصرف نکرده و از بین دو خورشت ساده ترین را بر می گزید و می فرمود :

هیچ کس نیست که خوراک و نوشیدنی و پوشاک او نیکو ولذت بخش باشد مگر اینکه در فردای قیامت ایستادن او در برابر خدای عزوجل طولانی شود. در حلال دنیا  حساب است و در حرام آن عقاب.

علی (ع) مردی است که با نان جویی می سازد تا مرم را سیر دارد و نخلستانهای احداث شده با دست خود را وقف مستمندان نماید. با چنین اوصاف آنکس که نان جوین علی (ع) را می دید گمان می کرد در او قدرت و توان مبارزه کافی نیست اما آنگاه که مبارزه او را می دید درحیرت بود که چگونه با چنین نان خشنی آن همه قدرت و جرأت از او بر می خیزد غافل از اینکه علی (ع) خود در این باره می فرماید :

آگاه باشید ه درختان بیابانی چوبشان محکمتر است و آتششان شعله ورتر و پردوام تر اما بوته های سرسبز (که همواره در کنار آب قرار دارند) پوستشان نازکتر و کم دوامترند.

 

- به راستی مقصود از این سخنها چیست؟

- منظور مقایسه سیره حضرت علی (ع) با سرو وضعی است که برای خودت درست کرده ای!

- نکند انتظار داری من هم مثل علی (ع) زندگی کنم؟ شاید فراموش کرده ای که او علی (ع) بود. من که علی (ع) نیستم!

- اگر قرار بود که این شیوه زندگی فقط مخصوص ائمه اطهار و بزرگان دین باشد، دیگر لزومی نداشت در تاریخ ذکر شود. نقل این مسائل در کتب اخلاقی و تاریخی، برای آموختن و عمل کردن است! ائمه اطهار هم همیشه بر عمل کردن به آنها تأکید داشته اند.

چون این امور اصولی است ثابت، محکم و پایدار! نه منحصر به زمان و اشخاصی خاص!

- یعنی منظورت این است که من هم مثل حضرت علی (ع) لباس بلند و کفش وصله دار بپوشم و سوار بر اسب یا قاطر شوم؟

- دوست عزیز! ساده زیستی در سیره پیشوایان دین و حضرت علی (ع) یک اصل است. اما طبیعی است که این اصل در شرایط گوناگون، و زمانهای مختلف، صورتهای مناسب آن جامعه و زمان را می طلبد. پس حفظ این اصل، لزوماً هم به معنای حفظ همان شکل ها و قالب ها نیست. بلکه حدودی مثل نفی تجمل،‌اسراف، تبذیر، اتلاف و رعایت عفاف، کفاف، قناعت... همیشه و در همه زمانها قابل رعایت است. چنانچه امام صادق (ع) پیرامون نوع لباس می فرمایند :

((فخیر لباس کل زمان لباس اهله))

بهترین لباس در هر عصری لباس اهل آن زمان است.

حضرت علی (ع) در نامه به عثمان بن حنیف می نویسند :

بدان که امام شما از دنیایش به این دو جامه کهنه و از غذاها به دو قرص نان اکتفا کرده است. آگاه باش! شما توانایی آن را ندارید که چنین باشید، اما مرا با ورع ، تلاش، عفت،‌پاکی و پیمودن راه صحیح یاری دهید.

 

-           نمی دانم چه بگویم! فقط می دانم که :  

آب دریا را اگر نتوان کشید                                     هم به قدر تشنگی باید چشید

 

جهت ایجاد ارتباط کد زیر را 

در سایت خود کپی کنید باتشکر

 

" name=T1>



لیست کل یادداشت های این وبلاگ